جدول جو
جدول جو

معنی مخلوط شدن - جستجوی لغت در جدول جو

مخلوط شدن
ها رفتن گت شدن (گویش افغانی) اندر آمیزیدن
تصویری از مخلوط شدن
تصویر مخلوط شدن
فرهنگ لغت هوشیار
مخلوط شدن
آمیخته شدن، قاطی شدن، درهم آمیختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مخلوط شدگی
تصویر مخلوط شدگی
گومیزش آمیختگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفلوج شدن
تصویر مفلوج شدن
لسیدن خرمنج گشتن به بیماری فالج مبتلی شدن فالج زده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
دانسته شدن شناخته شدن آشکار شدن دانسته شدن شناخته گردیدن: و چون بدین مقدمه احتیاج ارباب فضل بعلم عروض معلوم شد، آشکار شدن و اضح گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصلوب شدن
تصویر مصلوب شدن
بدار آویختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مربوط شدن
تصویر مربوط شدن
ربط یافتن بسته شدن وابسته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغلوب شدن
تصویر مغلوب شدن
کالیدن شکست خوردن شکست یافتن شکست خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
گومختن ویمختن شیپ گت کردن (گویش افغانی) در آمیزاندن
فرهنگ لغت هوشیار
ناویدن چو مست هر طرفی می فتی و می ناوی - چو شب گذشت کنون نوبت دعاست مخسپ (مولانا) مست گردیدن بسبب نوشیدن خمر، دردسرو کسالت یافتن بسبب زایل شدن نشاه خمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخلوع شدن
تصویر مخلوع شدن
مخلوع گشتن: بر کنار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخصوص شدن
تصویر مخصوص شدن
ویژیدن ویژه گشتن اختصاص یافتن ویژه گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
آمیختن، درآمیختن
فرهنگ واژه فارسی سره
خلع شدن، برکنار شدن، معزول شدن، عزل شدن
متضاد: منصوب شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
Blend, Infuse, Mingle, Mix
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
mélanger, infuser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
混合 , 注入
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
לערבב , להחדיר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
মিশানো , মিশিয়ে দেওয়া , মিশ্রণ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
混ぜる , 注入する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
kuchanganya, kuongeza
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
ผสม , เทใส่ , ผสม , ผสม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
karıştırmak, enjekte etmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
섞다 , 주입하다 , 섞다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
mieszać, napuszczać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
mencampur, menyuntikkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
मिलाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
mescolare, infondere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
mezclar, infundir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
mengen mengen, doordringen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
змішувати , вливати , змішувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
смешивать , вливать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
mischen, einflößen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
misturar, infundir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مخلوط کردن
تصویر مخلوط کردن
مکس کرنا , ملا دینا , ملا دینا
دیکشنری فارسی به اردو